|
This is a machine translation made by Google Translate and has not been checked. There may be errors in the text. On the right, there are more links to translations made by Google Translate. In addition, you can read other articles in your own language when you go to my English website (Jari's writings), select an article there and transfer its web address to Google Translate (https://translate.google.com/?sl=en&tl=fi&op=websites).
در مورد سقط جنین
بیاموزید که چرا سقط جنین اشتباه و یک قتل است. این در مورد حق یک زن برای تصمیم گیری در مورد بدن خود نیست، بلکه در مورد کشتن یک کودک در رحم است
آیا تا به حال سقط جنین داشته اید یا به انجام آن فکر می کنید؟ بسیاری از خانم ها با این وضعیت مواجه شده اند و به این فکر کرده اند که در شرایطی که آمادگی ذهنی برای بارداری نداشته اند، چه باید بکنند. در زیر، ما قصد داریم به بررسی سقط جنین بپردازیم - که مطمئناً یکی از آسانترین موضوعات نیست. ما میخواهیم روی این موضوع تمرکز کنیم که آیا سقط جنین کار درستی است یا خیر، از چه نکاتی برای توجیه آن استفاده میشود و به طور کلی رشد کودک چگونه انجام میشود. واضح بودن این موارد بسیار مهم است زیرا نظر ما در مورد سقط جنین بستگی زیادی به این دارد که در مورد این موارد چه فکر می کنیم. داستان بعدی به خوبی توضیح می دهد که اگر از نظر ذهنی برای آن آمادگی نداشته باشند، یک بارداری غیرمنتظره چه مشکلی می تواند برای بسیاری باشد. ممکن است برای آنها بار سنگینی به نظر برسد. این مثال همچنین نشان میدهد که با وجود همه تبلیغات، بسیاری از افرادی که سقط جنین کردهاند این تصور را دارند که بالاخره کار اشتباهی انجام دادهاند. آنها ممکن است در مورد آن احساس گناه کنند، اما دیگر نمی توانند آن را لغو کنند:
پس از لحظه ای سکوت، ناکاگاوا سان ادامه می دهد: «در تابستان باردار شدم و می خواستم سقط کنم. فکر می کردم هیچ راهی وجود ندارد که بتوانم مراقبت از یک نوزاد را شروع کنم، زیرا دایسوکه کوچک فقط سه سال داشت. امروزه به نظر می رسد مردم فکر می کنند که دو فرزند برای یک خانواده کافی است. هزینه تحصیل نیز بسیار بالاست. بدون تردید بیشتر به دکتر رفتم و آن زندگی کوچک در حال رشد در شکمم نابود شد.» چشمانش پر از اشک شد. مال من هم همینطور. «بعداً فهمیدم چه کردهام. احساس می کردم بچه خودم را با دستان خودم کشته ام. آن موقع بود که فهمیدم گناهکارم. من بهتر از قاتلان دیگر نیستم...» «چه کسی به شما گفته که سقط جنین گناه است؟ آیا آن را در کلیسا شنیدی؟» ناگهان در بیرون آوردن کلمات ژاپنی از دهانم به مشکل برخوردم. "نه، من این کار را نکردم. ما ژاپنی ها اصولاً می دانیم که سقط جنین اشتباه است، اما بسیاری هنوز آن را انجام می دهند. کسانی که با وجدان خود مشکل دارند می توانند برای دعا برای روح فرزند خود به معبد مخصوص نوزادان نارس بروند و تصویر کوچکی از بودا را در آنجا بیاورند. مادرشوهرم به من گفت که وقتی دید چقدر بدبختم باید به معبد بروم. اما من نمی خواستم بروم، زیرا به آن خدایان اعتقادی ندارم.» من فکر می کردم که به نظر می رسد قانون خدا در وجدان انسان نوشته شده است، خواه مسیحی باشد یا بودایی. اما کسی باید انجیل را موعظه کند - هیچ کس نمی تواند آن را در قلب خود بیابد. (1).
دلایل سقط جنین
وقتی به دنبال دلایلی می گردیم که معمولاً با سقط جنین مرتبط هستند، حداقل می توانیم سه نکته مهم را پیدا کنیم که همه آنها را جداگانه بررسی می کنیم. اگر مجبور شده اید با این موضوع روبرو شوید، احتمالاً نکات زیر برای شما آشنا هستند:
1. جنین یک شخص نیست. 2. زن حق دارد در مورد بدن خود تصمیم بگیرد». 3. همدردی
1. «جنین یک شخص نیست.» اولین توجیه برای سقط جنین ممکن است این ایده باشد که جنین یک انسان نیست، یک انسان کامل است، بلکه تنها در بدو تولد یا در مراحل بعدی بارداری یکی می شود. مردم ادعا کرده اند. که جنین فقط یک توده بافتی است که حتی شبیه یک شخص نیست و بنابراین نباید حقوق بشر داشته باشد. اما آیا این تصور درست است؟ آیا جنین فقط در بدو تولد یا در اواخر بارداری تبدیل به فرد می شود؟ ما هر دو گزینه را جداگانه بررسی می کنیم:
آیا تولد جنین را انسان می کند؟ اگر فکر کنیم که جنین در بدو تولد تبدیل به یک فرد می شود اولین سوال ما این است: چه چیزی این لحظه را اینقدر مهم می کند؟ چه چیزی باعث می شود که جنین به انسان تبدیل شود؟ آیا تولد در واقع فقط به معنای تغییر مکان نیست - تغییری که در آن کودک از درون به بیرون رحم حرکت می کند - درست مانند اینکه ما از داخل خانه به بیرون می رویم؟ ما باید درک کنیم که لحظه تولد کودک را بیش از آن چیزی که مثلا یک روز قبل از آن در شکم مادرش بوده، نمی سازد. اعضای بدن او یکسان است - دهان، پاها، دست ها... - در هر دو مکان. حتی پس از تولد نیز به همان اندازه به مراقبت مادرش وابسته است. همیشه سوال از یک شخص است. تنها تغییر در محل سکونت کودک است. اظهارات پزشک سابق سقط جنین در مورد تصویربرداری سونوگرافی شفافیت بیشتری به موضوع می دهد. وی خاطرنشان می کند که با کمک این روش تصویربرداری می توان مشاهده کرد که چگونه جنین در رحم یک توده بافت یا موجودی غیرشخصی نیست، اما ویژگی های کامل یک کودک کوچک را دارد. جنین می تواند حرکت کند، قورت دهد و بخوابد - همه کارهایی که بزرگسالان و نوزادان کوچک می توانند در خارج از رحم انجام دهند:
من همچنان می خواهم اضافه کنم که با وجود اینکه ما اطلاعات تجربی (به معنای واقعی کلمه) زیادی در مورد از بین بردن یک فرد زنده در سقط جنین داشتیم، فقط از طریق فناوری اولتراسونیک بود که افکار ما واقعاً تغییر کرد. با کمک سونوگرافی نه تنها متوجه شدیم که جنین یک ارگانیسم فعال است، بلکه میتوانیم عملکرد حیاتی جنین را اندازهگیری کنیم، وزن او را بسنجیم و سن او را تخمین بزنیم، ببینیم که او چگونه بلعیده و ادرار کرده، خواب و بیدار شدن او را ببینیم. ببینید چگونه او به طور هدفمند خود را مانند یک کودک تازه متولد شده حرکت می دهد. (...) اینجاست که خودم را پیدا کردم. در مقابل این انقلاب تجربی، همه این اطلاعات جدید، من یک روند دردناک را شروع کردم که در آن نظرم را در مورد توجیه سقط جنین تغییر دادم. بالاخره تغییر یک پارادایم را پذیرفته بودم. (3)
آیا جنین در مراحلی از بارداری تبدیل به یک فرد می شود؟ هنگامی که جایگزین دیگری برای تبدیل شدن به یک فرد پیشنهاد شده است، ممکن است پیشنهاد شده باشد که در برخی از مراحل بارداری، به ویژه در برخی از مراحل پایانی، اتفاق می افتد. با این حال، مشکلاتی در این نظریه وجود دارد که نشان می دهد این نظریه در زمینه ناپایدار قرار دارد. یکی از مشکلات این نظریه در مواردی است که کودکان نارس به دنیا آمده اند. بسیاری از نوزادان نارس در همان سن - یا حتی کوچکتر - از نوزادانی که سقط شده اند به این دنیا می آیند. در حالی که یک بارداری طبیعی معمولا حدود 40 هفته طول می کشد، برخی از کودکان می توانند تا 20 هفته قبل از آن نارس به دنیا بیایند و همچنان زنده بمانند. این 20 هفته قبل از زمان طبیعی زایمان نشان می دهد که جنین باید در این مرحله یک فرد باشد، زیرا مانند بچه هایی که بعداً متولد می شوند زنده می ماند. روند فعلی این است که نوزادان نارس کوچکتر و کوچکتر را می توان در خارج از رحم مادر زنده نگه داشت. محدودیت زمانی از نظر سنی آنها همواره در حال کاهش بوده است. بنابراین، باید درک کرد که هیچ مرحله بعدی یا اولیه بارداری نمی تواند زمان تبدیل شدن به یک فرد باشد. از این گذشته ، هیچ پیشرفتی نمی تواند از وسط شروع شود ، همانطور که در دوران بارداری بود. هیچ توجیه روشنی برای این تصور نمی توان یافت و نمی توان آن را اثبات کرد. این واقعیت که زندگی با لقاح آغاز می شود نیز در یک مطالعه اخیر تأیید شد که از 5577 زیست شناس در سراسر جهان پرسیده شد که زندگی چه زمانی آغاز می شود. از این تعداد، 96 درصد گفتند که با لقاح آغاز می شود (ارلت، اس.، نظرسنجی، 5577 زیست شناس از زمانی که زندگی انسان شروع می شود. 96 درصد گفتند لقاح؛ lifenews.com، 11 ژوئیه 2019). به همین ترتیب، بیانیه ژنو انجمن پزشکی جهانی در سال 1948، زمانی که رفتار غیراخلاقی پزشکان نازی افشا شد، بیان کرد که زندگی انسان با لقاح آغاز می شود: "من از زمان لقاح برای زندگی انسان بیشترین احترام را قائل هستم و از خود استفاده نمی کنم. مهارتهای پزشکی برخلاف قوانین بشریت، حتی در معرض تهدید». بنابراین، تنها لحظه معقول و ممکن برای شروع زندگی انسان، لقاح است، زیرا سلول تخمک بارور شده از قبل شامل همه چیزهایی است که برای رشد یک فرد لازم است. نیازی به افزودن چیزی به ژن ها نیست: سلول در حال حاضر تمام مواد لازم برای یک زندگی که ممکن است برای صد سال ادامه داشته باشد را دارد. همیشه، از لحظه لقاح، این فردی است که در حال رشد و تکامل است. مزمور بعدی که توسط داوود نوشته شده است این را توضیح می دهد: - (مزمور ۱۳۹:۱۶) چشمان شما جوهر من را دید، اما ناقص بود. و در کتاب شما تمام اعضای من نوشته شده بود که مدام شکل می گرفتند، در حالی که هنوز هیچ یک از آنها وجود نداشت.
2. «زن حق دارد در مورد بدن خود تصمیم بگیرد.» دومین دلیل احتمالی برای سقط جنین این است که زن حق دارد در مورد بدن خود و آنچه می خواهد با آن تصمیم بگیرد. پیشنهاد شده است که سقط جنین روشی مشابه برداشتن دندان عقل یا آپاندیس است که در آن قسمت غیر ضروری بدن برداشته می شود. با این حال، این تصور درست نیست. این درست نیست، زیرا جنین همان عضوی از بدن، مثلاً دست، پا یا سر نیست که در طول زندگی در فرد وجود داشته باشد. در عوض، فقط برای مدت معینی، تقریباً در بدن مادر است. 9 ماهگی - یا حتی کمتر اگر کودک نارس به دنیا بیاید. جنین یا کودک فقط در رحم مادر در حال رشد است، اما بخشی از بدن مادر نیست. وقتی صحبت از شروع جنین می شود، بدن خود زن هم نیست، بلکه از ادغام سلول های زایای زن و مرد شروع شده است. مراحل دیگر قبل از آن، مانند تولید گامت ها، آماده سازی برای لقاح احتمالی بوده است که باعث تولد یک فرد جدید و ذاتا منحصر به فرد می شود. همچنین جفت، بند ناف و غشای جنین که در رشد لازم است، جزئی از بدن مادر نیستند، بلکه متعلق به اندام های تشکیل شده توسط جنین هستند. بنابراین باید درک کرد که جنین در هیچ نقطه ای از بدن مادرش نیست، بلکه یک فرد انسانی است که در رحم مادر رشد می کند و تغذیه خود را از او دریافت می کند. همیشه کودکی است که در رحم رشد می کند. این همچنین با توصیفی که فرشته از سه ماه قبل از تولد جنین را پسر نامید نشان می دهد. اگر این واقعیت آشکار را در نظر نگیریم، مطمئناً منحرف خواهیم شد:
- (لوقا 1:36) و اینک، پسر عموی شما الیزابت، او نیز در سن پیری پسری باردار شده است: و این ششمین ماه با او است که او را نازا می نامیدند.
نقل قول های زیر به این موضوع اشاره دارد که چگونه جنین بخشی از بدن مادر یا توده ای از بافت نیست. همان اعضای بدن بزرگسالان - دست ها، پاها، چشم ها، دهان، گوش ها - نشان می دهد که یک شخص واقعی است:
با چشمان بسته نمی توان سقط جنین کرد. شما باید مطمئن شوید که همه چیز از رحم خارج می شود و حساب کنید که به اندازه کافی دست و پا و سینه و مغز وجود خواهد داشت. سپس وقتی بیمار از بیهوشی بیدار می شود و می پرسد دختر است یا پسر، حد تحمل من به پایان رسیده است و آن وقت است که معمولاً از آنجا دور می شوم. - اگر من رویه ای را انجام دهم که در آن به وضوح یک موجود زنده را بکشم، فکر می کنم صحبت از تخریب یک زندگی در حال جوانه زدن مزخرف است. این کشنده است و من آن را به عنوان کشتن تجربه می کنم.» (4)
در بیمارستان، همکار دکتری داشتم که با او درباره سقط جنین صحبت کردیم. او از سقط جنین به عنوان حق زن دفاع می کرد، در حالی که من با آن به عنوان تجاوز به زندگی یک کودک مخالف بودم. یک بار در میانه روز کاری رنگ پریده او را دیدم که به دیوار تکیه داده بود و از او پرسیدم که آیا بیمار است؟ او گفت که به تازگی سقط جنین انجام داده است که پای کوچکی که از ران جدا شده از دستگاه ساکشن افتاده است. مریض شده بود و آهی کشید: این کار جلاد است. (5)
3. همدردی . یکی از رایج ترین دلایل برای توجیه سقط جنین، همدردی است. شاید گفته شده باشد که «سقط جنین هم برای مادر و هم برای کودک خوب است». با این حال می توان پرسید که آیا همدردی دلیل درستی برای سقط جنین است؟ حتی با وجود اینکه میدانیم شرایط ممکن است دشوار باشد، هنوز میتوانیم در مورد اینکه آیا باید از همدردی برای توجیه سقط جنین استفاده کرد یا خیر، سؤال کنیم. وقتی به وضوح میدانیم که سقط جنین یک کودک کوچک را از بین میبرد و نه فقط یک توده مبهم بافت، این استدلال جای سوال دارد. کشتن نوزادان تازه متولد شده و کودکان کمی بزرگتر نیز میتواند قابل قبول باشد، اگر اتفاقی برای ما خوشایند نباشد. هیچ تفاوتی بین این دو چیز وجود نخواهد داشت، مگر مدت کوتاهی و اقامت فرزندان - برخی از آنها هنوز در شکم مادر خواهند بود که بمیرند. دیگران خارج از آن خواهند بود. همدردی به تنهایی استدلال خوبی نیست، حتی اگر در ابتدا چنین به نظر برسد. این بحث بدی است زیرا زندگی کودک را که از قبل شروع شده است نابود می کند:
چیزی که من را شگفت زده کرد این بود که در هر دو مورد همدردی و عشق به عنوان ارزش های معقول ارائه می شد. به زنان توصیه شد به دلیل همدردی سقط جنین کنند. به همین دلیل از آنها خواسته شد که سقط جنین نکنند. همه دلسوز بودند. اما حق با کی بود؟ من باید دستورالعمل هایی را پیدا می کردم که بر اساس آن بتوانم تصمیم بگیرم که حق با چه کسی است. برای کار کردن باید بیشتر از همدردی داشتم. مدت زیادی طول کشید تا تمام مسائلی را که بر تصمیم سقط جنین تأثیر می گذاشت سر بزنم، اما پس از یک سفر طولانی و دشوار، دیدم که به کسانی پیوستم که قدرتمندانه برای حفظ حقوق یک کودک متولد نشده تلاش می کنند. به عبارت دیگر، سقط جنین مانند یک جایگزین به نظر می رسد که من نمی توانستم آن را به عنوان راه حلی برای بارداری ناخواسته بپذیرم. ( 6 )
توسعه چگونه صورت می گیرد؟ می دانیم که رشد انسان طی یک فرآیند تدریجی صورت می گیرد. زندگی ما با لقاح آغاز می شود، اما سلول تخمک بارور شده بلافاصله به یک دختر یا پسر سه کیلویی یا به یک فرد بالغ تبدیل نمی شود. همه چیز به تدریج در طی چند ماه اتفاق می افتد. همچنین مشخص است که رشد تا بزرگسالی مداوم است. قسمت هایی از بدن که همیشه در اختیار داریم رشد می کنند و تغییر می کنند. به همین دلیل، اندازه همه ما در رحم متفاوت از مثلاً در سن یک، پنج، دوازده یا بیست سالگی است، حتی اگر همیشه در مورد یک فرد و اندام یکسان باشد. پولس همین را در مورد خودش نشان داد:
- (غلاطیان 1:15) اما هنگامی که خدا را خشنود کرد که مرا از شکم مادرم جدا کرد و به فیض خود مرا خواند،
هنگامی که از رشد در رحم صحبت می کنیم، می توانیم چندین مرحله از رشد را پیدا کنیم که به دنبال یکدیگر هستند. همچنین میتوانیم توجه داشته باشیم که در مراحل اولیه، کودک متولد نشده کاملاً شبیه افرادی است که قبلاً در این دنیا به دنیا آمدهاند، به طوری که اعضای بدن او یکسان است. بیایید این مراحل توسعه را طی کنیم:
- حتی اگر در سن دو هفتگی فرد جدید از یک دانه سیب کوچکتر باشد، برای متوقف کردن سیکل قاعدگی مادر کافی است. از آن لحظه به بعد، کودک متولد نشده در تمام دوران بارداری بر بدن مادرش تأثیر می گذارد.
- در حدود 3 هفتگی، قلب شروع به پمپاژ خون به بدن خود کودک می کند. گروه خونی می تواند با گروه خونی مادر متفاوت باشد. چند روز پس از این، می توانیم دست ها و پاهای ابتدایی را ببینیم.
- در حدود شش هفتگی، می توانیم از مغز کودک الکتروانسفالوگرام (EEG) بگیریم. اندازه گیری آن بسیار مهم است، زیرا پایان زندگی معمولاً به عنوان لحظه ای تعریف می شود که تمام فعالیت های مغز به پایان می رسد.
- در 7 تا 8 هفتگی، کودک از قبل دست، پا، انگشتان دست و پا و همچنین صورت با چشم، بینی و دهان دارد. اثر انگشتهای فردی نیز به زودی پس از این تشکیل میشوند و بعد از آن تغییری نخواهند کرد - مگر به اندازه آنها. در این مرحله کودک نیز می تواند با دستان خود چنگ بزند و احساس درد کند. بیشتر سقط ها در هفته هشتم بارداری انجام می شود .
- اندازه یک کودک 14 هفته ای به اندازه کف دست یک بزرگسال است و قلب او روزانه 24 لیتر خون پمپاژ می کند. ویژگی های صورت شروع به شبیه شدن به ویژگی های والدین در این مرحله می کند.
- یک کودک 20 تا 21 هفته ای را می توان این روزها در خارج از رحم نیز زنده نگه داشت و زنده ماند. کودکان حتی بزرگتر از این در برخی کشورها سقط می شوند.
پذیرش یک جایگزین است. وقتی میفهمیم که سقط جنین اشتباه است، زیرا به زندگی انسان پایان میدهد، تنها راه دیگری که باقی میماند ادامه بارداری است: اجازه دادن به زندگی کودک. (در لقاح لوله آزمایش و برخی روشهای پیشگیری از بارداری مانند استفاده از کویل، ما با مشکل اخلاقی مشابهی روبرو هستیم، زیرا اینها میتوانند سلولهای تخمک بارور شده اضافی را از بین ببرند). این کار باید انجام شود، زیرا در غیر این صورت، زندگی انسانی را که از قبل شروع شده است، نابود خواهیم کرد. تنها استثنا در این مورد می تواند در صورتی باشد که جان مادر در خطر باشد. اگر جان مادر در خطر باشد به این معنی است که کودک هیچ گونه امکانی برای زندگی ندارد زیرا زندگی او با زندگی مادرش مرتبط است. در این شرایط - که البته بسیار نادر هستند - می توانیم بفهمیم که سقط بارداری ممکن است موجه باشد. از سوی دیگر، اگر باردار هستید و نمی توانید از کودک مراقبت کنید، می توانید جایگزین های دیگری را نیز در نظر بگیرید. در شرایطی که احساس می کنید نمی توانید از کودک مراقبت کنید - برای مثال باردار شدن به دلیل تجاوز به شما - ممکن است در نظر داشته باشید که کودک را به فرزندخواندگی بسپارید. گاهی اوقات فرزندخواندگی بهترین جایگزین است. از نظر کودک، مادر و همچنین بسیاری از زوج های بدون فرزند می تواند بهترین جایگزین باشد. بنابراین اگر با این شرایط مواجه هستید و شاید توانایی مراقبت از فرزندتان را ندارید، ارزش این را دارد که این امکان را به عنوان یک جایگزین خوب در نظر بگیرید.
بخشش کامل یکی از اشتباهات ما اغلب این است که در پرتو ابدیت به مسائل فکر نمی کنیم. ما ممکن است فکر کنیم که فقط همین عمر کوتاه را داریم و به همین دلیل است که شاید فکر نکنیم که ممکن است بعد از این زندگی نیز وجود داشته باشد. با این حال، هنگامی که ما عهد جدید را مطالعه می کنیم، می بینیم که پس از این زندگی، قضاوتی وجود خواهد داشت، زمانی که تمام اعمال ما و هر آنچه در این زندگی انجام داده ایم سنجیده شود. شما که هنوز به این موارد توجه نکرده اید، این احتمال را در نظر بگیرید که شاید بالاخره این مسائل درست باشد. آنها نشان می دهند که اگر ما عمداً به گناه ادامه دهیم و به عواقب اعمال خود اهمیت ندهیم، ملکوت خدا را به ارث نخواهیم برد:
- (اول قرنتیان 6:9،10) آیا نمی دانید که ظالمان وارث ملکوت خدا نخواهند شد؟ فریب نخورید : نه زناکار، نه بت پرست، نه زناکار، نه زن زن، و نه به خود آزاری با مردم. 10 و نه دزدان، نه طمعجویان، نه مستان، نه دشنامکنندگان و نه باجگیران، وارث پادشاهی خدا نخواهند بود.
- (رومیان 14:12) پس هر یک از ما باید حساب خود را به خدا بسپاریم .
- (2 قرنتیان 5:10) زیرا همه ما باید در برابر دادگاه مسیح حاضر شویم. تا هر کس کارهایی را که در بدن خود انجام داده است، مطابق آنچه انجام داده است، دریافت کند ، خواه خوب باشد یا بد .
آیات فوق بیانگر این است که هر کس حساب خود را به خدا خواهد داد. اگر قلبمان را سخت زندگی کنیم و فکر کنیم که هیچ عواقبی برای اعمالمان نخواهد داشت، یقیناً خودمان را گول می زنیم. اما خبر خوب این است که همه چیز را می توان بخشید. کتاب مقدس نشان می دهد که خدا از قبل برای هر یک از ما بخشش را آماده کرده است. او این کار را با فرستادن پسر خود انجام داده است تا برای گناهان ما بمیرد. این تقریبا 2000 سال پیش اتفاق افتاد. و اگر اکنون به عیسی مسیح روی می آورید و می خواهید جان خود را به او بدهید، می توانید شخصاً آمرزش گناهان خود را تجربه کنید (شما می توانید به سادگی دعا کنید: "خداوندا عیسی، به زندگی من بیا و مرا ببخش.") . در کتاب مقدس:
- (اعمال رسولان 13:38) پس ای مردان و برادران، بدانید که از طریق این مرد آمرزش گناهان به شما موعظه می شود …
- (اعمال رسولان 10:43) جمیع انبیا بر او شهادت دهند که هر که به او ایمان بیاورد به نام او آمرزش گناهان خواهد یافت .
- (اول یوحنا 2:12) فرزندان کوچک به شما می نویسم زیرا گناهان شما به خاطر نام او بخشیده شده است .
چه در مورد سقط جنین باشد یا مسائل دیگری که ممکن است شما (یا افراد دیگر) در وجدان خود داشته باشید، می توانید برای آنها نیز بخشش دریافت کنید. حتی اگر گناهان بزرگ یا کوچک مرتکب شده باشید، همیشه امکان بخشیده شدن خواهید داشت. مثال بعدی زندگی روزمره به این اشاره دارد:
- به شما اطمینان می دهم که عیسی به صلیب آویزان شد تا برای سقط جنین خود بخشش دریافت کنید. او عذاب تو را تحمل کرد، زیرا او تو را دوست دارد. - بله، از زمانی که شما از تعطیلات تابستانی خود برگشته اید، به آن گوش می دهم و سعی می کنم باور کنم. قبل از آن آمرزش گناهان برایم جالب نبود. فکر می کردم که نمی توانم به خلقت و معجزات ایمان بیاورم. اما اکنون می فهمم که باور بخشش بسیار دشوارتر است. بسیار خودخواهانه، بسیار آسان است - اگر فقط ایمان داشته باشید، بخشیده خواهید شد و مجبور نیستید تاوان گناهان خود را بپردازید. - شما ژاپنی ها واقعاً به دریافت رایگان چیزی عادت نکرده اید. حتی هدایا باید همیشه با هدایای دیگر جبران شود. - کاملا! زنان اطمینان دادند که از قبل، زمانی که بچه کوچک بودیم، مادرمان به ما گفت که باید فوراً چیزی در ازای آن بدهیم، در غیر این صورت در چشم همسایههایمان اعتمادمان را از دست خواهیم داد. - و البته ضرب المثل هم هست: چیزی که مجانی گرفتی گران می شود. - آمرزش گناهان هم مجانی نیست، زیرا بهای آن خون پسر خداست. اما او قبلاً هزینه آن را پرداخته است، نیازی نیست که دوباره گناهان خود را آشتی دهیم. - آیا این درست است که وقتی به نام عیسی از خدا طلب بخشش کنیم همه چیز بخشیده می شود؟ - درست است. شما همچنین می توانید باور کنید که تمام گناهان شما به خاطر عیسی مسیح بخشیده شده است. (7)
REFERENCES:
1. Mailis Janatuinen: Tapahtui Tamashimassa, p. 17 2. Bernard Nathanson: Antakaa minun elää (The Hand of God), p.107. 3. Bernard Nathanson: Antakaa minun elää (The Hand of God), p.123-124. 4. Suomen kuvalehti, n:o 15, 10.4.1970 5. Päivi Räsänen: Kutsuttu elämään (?), p. 146 6. Bill Hybels: Kristityt seksihullussa kulttuurissa (Christians in a Sex Crazed Culture), p.89-90. 7. Mailis Janatuinen: Tapahtui Tamashimassa, p. 18
|
Jesus is the way, the truth and the life
Grap to eternal life!
|
Other Google Translate machine translations:
میلیون ها سال / دایناسورها / تکامل
انسان؟ |