|
This is a machine translation made by Google Translate and has not been checked. There may be errors in the text. On the right, there are more links to translations made by Google Translate. In addition, you can read other articles in your own language when you go to my English website (Jari's writings), select an article there and transfer its web address to Google Translate (https://translate.google.com/?sl=en&tl=fi&op=websites).
برنامه تلویزیونی آخرالزمان دایناسور
بخوانید چگونه برنامه تلویزیونی سکولار به سونامی بزرگی که با نابودی دایناسورها رخ داد، اشاره می کند، که به وضوح سیل ذکر شده در کتاب مقدس است.
من اتفاقی یک برنامه دو قسمتی را در تلویزیون دیدم به نام آخرالزمان دایناسور (Dynosaur Apocalypset., BBC/PBS/France Télévisions, Iso-Britannia, 2022.). این باور رایج را ایجاد کرد که دایناسورها در حدود 65 میلیون سال پیش در پایان دوره به اصطلاح کرتاسه در اثر انقراض مرده اند. دلیل این امر را سیارکی عنوان کرده اند که به زمین برخورد کرده و باعث نابودی دایناسورها شده است. از این برنامه چه خاطره ای داشتید؟ موافقم که دایناسورها نیز مانند سایر حیات ها با نابودی مواجه شدند، اما تاریخ و دلیل تخریب را می توان مخالفت کرد. اول، حضور دایناسورها در زمین. آیا واقعاً بیش از 65 میلیون سال پیش زندگی می کردند؟ من در اینجا بیشتر به این موضوع نمی پردازم زیرا در نوشته های دیگرم به آن پرداخته ام. من فقط می گویم که فسیل های دایناسورها هیچ علامت یا برچسبی ندارند که در آن زمان زندگی می کردند. در عوض، بافتهای نرم، رادیوکربن، DNA و سلولهای خونی که در فسیلها یافت میشوند، قویاً نشان میدهند که حداکثر چند هزار سال از حضور آنها در زمین میگذرد. این چیزهای موجود در فسیل ها شواهدی از انقراض اخیر آنهاست، نه انقراضی که میلیون ها سال پیش رخ داده است. علاوه بر این، محققان بهتر است این واقعیت را در نظر بگیرند که بسیاری از داستانهای سنتی مکرراً به اژدهاها اشاره کردهاند که بسیار شبیه دایناسورها هستند. برخی ممکن است بگویند که آنها فقط موجودات افسانهای بودند، اما در واقع تصویر اژدها در میان اکثر مردم رایج بود، همانطور که نقل قول زیر نشان میدهد. مطمئناً این موضوع مربوط به حیوانات منقرض شده است که وجود آنها توسط انسان های اولیه تنها چند هزار سال پیش قابل اثبات است. واژه دایناسور تا سال 1800 توسط ریچارد اوون ابداع نشد.
اژدهایان در افسانه ها، به طرز عجیبی، درست مانند حیوانات واقعی هستند که در گذشته زندگی می کردند. آنها شبیه خزندگان بزرگ (دایناسورها) هستند که مدت ها قبل از اینکه انسان ظاهر شود بر این سرزمین حکومت می کردند. اژدها به طور کلی بد و مخرب در نظر گرفته می شد. هر ملتی در اساطیر خود به آنها اشاره کرده است. ( دایره المعارف کتاب جهانی، ج 5، 1973، ص 265)
علت انقراض دایناسورها چیست؟ علت تخریب در این برنامه به عنوان یک سیارک که بیش از 65 میلیون سال پیش به زمین برخورد کرد، ارائه شد. با این حال، در این برنامه اعتراف شد که "هیچ کس فسیل دایناسوری را پیدا نکرده است که ثابت کند آنها در نتیجه برخورد مرده اند". به عبارت دیگر، سقوط یک سیارک به زمین توضیح ضعیفی برای انقراض دایناسورها است. در عوض، این برنامه توضیح بسیار معقول تری برای نابودی دایناسورها ارائه کرد: آب. بارها در برنامه گفته شد و مطرح شد که یک سونامی بزرگ باعث نابودی دایناسورها در منطقه نهر جهنم شده است. چند نقل قول از این برنامه:
اینجا محیط آب شیرین سازند نهر جهنم است. این خرده که در سایه های قرمز و سبز نئونی می درخشد، از پوسته یک حیوان دریایی مارپیچی شکل، یک آمونیت می آید. این موجود دریایی وارد یک محیط آب شیرین شده است که به آن تعلق ندارد. اینکه چگونه آمونیت ها به اینجا ختم شدند یک راز است.
بنابراین لایه سنگ متخلخل و حدود یک متر ضخامت دارد. این و سایر ویژگیهای غیرعادی به نظر رابرت به یک رویداد خارقالعاده اشاره میکنند. شاید سیل یا گل و لای در اینجا اتفاق افتاده که در یک لحظه همه چیز را زیر آن مدفون کرده است.
هر چه حیوان سریعتر دفن شود یا حتی دفن دلیل مرگ او باشد، شرایط مساعدتری برای فسیل شدن ایجاد می شود. ... 99.9 درصد از حیوانات فسیل نمی شوند
روش تولید مثل پتروسارها به وضوح موفقیت آمیز بود. این نشان می دهد که زندگی عادی بود تا زمانی که برخورد یک سیارک همه چیز را به طرز وحشتناکی تغییر داد.
آیا این حیوانات در دریا راه می رفتند؟ قرار بود از خاکریز نرم آب بنوشند. تعداد فسیل های یافت شده توسط رابرت نشان می دهد که حتی در پایان دوره کرتاسه، تانیس مملو از زندگی بود.
تیم رابرت یک زنجیره جذاب از سرنخ ها را دنبال می کند. اولین سرنخ فسیل ماهی هایی است که انقراض دسته جمعی را تجربه کرده اند.
اینجا چوب است. در مقابل آن، لاشه ماهی ها را محکم فشرده کرده اند.
در اینجا چند فسیل اینجا و آنجا وجود دارد. در اینجا یکی و در کنار آن یک ماهی خاویاری دیگر به این سمت رو به رو است. در زیر ماهیان خاویاری برکه ای، ماهیان خاویاری دیگری قرار دارد. بدنش زیر تنه درخت می رود و در طرف دیگر ظاهر می شود. بنابراین لایه سنگ متخلخل و حدود یک متر ضخامت دارد. این و سایر ویژگیهای غیرعادی به نظر رابرت به یک رویداد خارقالعاده اشاره میکنند. شاید سیل یا گل و لای در اینجا اتفاق افتاده که در یک لحظه همه چیز را زیر آن مدفون کرده است.
طبق نظریه رابرت، ماهیهایی که در لابه لای تنه درختان گرفتار شده بودند و اطراف آن را کرهها احاطه کرده بودند، پس از گرفتار شدن در نوعی سیل مردند و به سرعت در رسوبات مدفون شدند. به همین دلیل است که آنها به خوبی حفظ شده اند. چه چیزی باعث ایجاد موج جزر و مدی شد؟ بر اساس یک فرضیه برخورد یک سیارک با دریا باعث سونامی شد. اکنون ما در مورد نوع کاملاً متفاوتی از سونامی صحبت می کنیم. بسیار بالاتر و بزرگتر از سونامی امروزی بود. ... ارتفاع آن حداقل یک کیلومتر بود.
آیا سونامی می تواند باعث ایجاد طبقه بندی شده در تانیس شود؟
من فکر می کنم محققان در برنامه ها در مسیر درستی بودند. آب واقعاً در نابودی دایناسورها نقش داشته است. این موضوع نه تنها در منطقه نهر جهنم که در برنامه به آن پرداخته شده بود، بلکه در همه جای دیگر نیز وجود داشت. نهر جهنم تنها یکی از مکان هایی است که دایناسورها در آن پیدا شده اند، زیرا بقایای این حیوانات در سراسر جهان پیدا شده است. در واقع، فسیلهای این حیوانات، مانند فسیلهای سایر حیوانات، حتی وجود نداشتند، اگر لجنها ابتدا این حیوانات را به سرعت در گل دفن نمیکردند. این تنها راه برای توضیح منشأ تمام فسیلهایی است که امروزه به سختی شکلگیری آنها مشاهده میشود. در این برنامه همچنین اعتراف شد که ایجاد فسیل ها یک رویداد نادر است:هر چه حیوان سریعتر دفن شود یا حتی دفن دلیل مرگ او باشد، شرایط مساعدتری برای فسیل شدن ایجاد می شود. 99.9 درصد از حیوانات فسیل نمی شوند. ثانیاً، در این برنامه گفته شد که حیوانات دریایی مانند آمونیت ها و ماهی ها در لایه های درختان و دایناسورها یافت می شوند. چه طور ممکنه؟ چگونه جانوران دریایی، جانوران خشکی و درختان با هم در یک لایه وجود دارند؟ تنها توضیح این است که یک سونامی بزرگ باعث این پدیده شده است، همانطور که در برنامه ارائه شده است. در این برنامه حتی در مورد اندازه سونامی آمده بود که «ارتفاع آن حداقل یک کیلومتر بود». با قبلی چی میخوام بگم؟ اگر در مورد یک سونامی بزرگ صحبت می کنیم، چرا نمی توانیم مستقیماً در مورد سیل که در کتاب مقدس به عنوان عامل تخریب ذکر شده است صحبت کنیم؟ این محتمل ترین دلیل برای نابودی دایناسورها و سایر گونه ها است. این نکته قابل تامل است، زیرا چندین صد گزارش اولیه سیل پیدا شده است، همانطور که نقل قول های زیر نشان می دهد:
حدود 500 فرهنگ - از جمله مردم بومی یونان، چین، پرو و آمریکای شمالی - در جهان شناخته شده است که در آن افسانه ها و اسطوره ها داستان قانع کننده ای از یک سیل بزرگ را توصیف می کنند که تاریخ قبیله را تغییر داد. در بسیاری از داستان ها، فقط چند نفر از طوفان جان سالم به در بردند، درست مانند مورد نوح. بسیاری از مردمان سیل را ناشی از خدایان می دانستند که به دلایلی از نوع بشر خسته شده بودند. شاید مردم فاسد بودند، مانند زمان نوح و در افسانه ای از قبیله بومیان آمریکایی هوپی آمریکای شمالی، یا شاید افراد بسیار زیاد و بسیار پر سر و صدا، مانند حماسه گیلگمش، وجود داشتند. (Kalle Taipale: Levoton maapallo, p. 78)
لنورمانت در کتاب «آغاز تاریخ» می گوید: "ما این فرصت را داریم که ثابت کنیم داستان سیل یک سنت جهانی در همه شاخه های خانواده بشری است و چنین سنت مشخص و یکنواختی را نمی توان افسانه ای خیالی در نظر گرفت. باید خاطره یک واقعه واقعی و وحشتناک باشد، رویدادی که چنان تاثیری قوی در ذهن والدین اولیه خانواده بشر گذاشت که حتی فرزندان آنها هرگز نتوانستند آن را فراموش کنند. مهدلینن؟، ص 5)
مردم از نژادهای مختلف داستان های میراث متفاوتی در مورد فاجعه عظیم سیل دارند. یونانی ها داستانی در مورد سیل گفته اند و حول شخصیتی به نام دیوکالیون می باشد. حتی مدت ها قبل از کلمب، بومیان قاره آمریکا داستان هایی داشتند که خاطره سیل بزرگ را زنده نگه داشته بود. داستانهای مربوط به سیل از نسلی به نسل دیگر تا به امروز در استرالیا، هند، پلینزی، تبت، کشمیر و لیتوانی منتقل شده است. آیا همه آنها فقط داستان و داستان هستند؟ آیا همه آنها ساخته شده اند؟ می توان حدس زد که همه آنها همان فاجعه بزرگ را توصیف می کنند. (Werner Keller: Raamattu on oikeassa, p. 29)
دلیل دیگر بقایای جانوران و گیاهان دریایی در رشته کوه های مرتفع از جمله کوه هیمالیا اورست و سایر رشته کوه های مرتفع است. در اینجا چند نقل قول از کتاب های خود دانشمندان در این زمینه آورده شده است:
خود داروین در حین سفر با کشتی بیگل صدف های فسیل شده ای را از ارتفاعات کوه های آند پیدا کرد. این نشان می دهد که کوهی که اکنون کوه است، زمانی زیر آب بوده است. (Jerry A. Coyne: Miksi evoluutio on totta [چرا تکامل درست است]، ص 127)
دلیلی وجود دارد که از نزدیک به ماهیت اصلی صخره های رشته کوه نگاه کنیم. در کوههای آلپ، در آلپهای آهکی شمال، بهاصطلاح منطقه هلوتی، دیده میشود. سنگ آهک ماده اصلی سنگ است. وقتی به صخره اینجا در دامنه های شیب دار یا بالای یک کوه نگاه می کنیم - اگر انرژی لازم برای بالا رفتن از آنجا را داشتیم - در نهایت بقایای فسیل شده حیوانات، فسیل های حیوانات را در آن خواهیم یافت. آنها اغلب به شدت آسیب دیده اند، اما می توان قطعات قابل تشخیص را پیدا کرد. تمام آن فسیلها پوستههای آهکی یا اسکلتهای موجودات دریایی هستند. در میان آنها آمونیت های مارپیچی و به خصوص صدف های دو پوسته زیادی وجود دارد. (…) در این مرحله خواننده ممکن است تعجب کند که معنی آن چیست که رشتهکوهها این همه رسوب را در خود جای دادهاند که میتوان آنها را نیز در کف دریا یافت. (ص 236237 "Muuttuva maa"، Pentti Eskola)
هاروتاکا ساکای از دانشگاه ژاپن در کیوشو، سالهاست که روی این فسیلهای دریایی در کوههای هیمالیا تحقیق کرده است. او و گروهش یک آکواریوم کامل از دوره مزوزوئیک را فهرست کرده اند. نیلوفرهای دریایی شکننده که نسبت به خارپشتهای دریایی و ستارههای دریایی کنونی هستند، در دیوارههای صخرهای بیش از سه کیلومتر بالاتر از سطح دریا یافت میشوند. آمونیتها، بلمنیتها، مرجانها و پلانکتونها بهعنوان فسیل در سنگهای کوهها یافت میشوند (…) در ارتفاع دو کیلومتری زمین شناسان ردی از خود دریا پیدا کردند. سطح صخره ای موج مانند آن مطابق با اشکالی است که از امواج کم آب در ماسه باقی می مانند. حتی از بالای اورست، نوارهای زرد رنگی از سنگ آهک یافت می شود که در زیر آب از بقایای حیوانات دریایی بی شماری به وجود آمده است. («Maapallo ihmeiden planeetta» ص 55)
از مطالب فوق چه نتیجه ای می توان گرفت؟ صحبت در مورد میلیون ها سال بی معنی است، زیرا فسیل دایناسورها خود گواه چنین چیزی نیست. بافتهای نرم، رادیو کربن، DNA و سلولهای خونی در آنها به وضوح به دورههای زمانی کوتاهی اشاره میکنند. در عوض، این حیوانات عمدتاً در سیل ذکر شده در کتاب مقدس مردند، اگرچه آنها هنوز پس از این رویداد زندگی می کردند. این را تصاویری از اژدها در میان بسیاری از مردمان نشان می دهد. مثالهای بسیار دیگری میتوان در این مورد بیان کرد، اما امیدوارم نمونههای قبلی نشان دهد که توصیف کتاب مقدس از سیل یک تاریخ واقعی است، اما میلیونها سال تخیل است. نظریات الحادی در مورد منشاء جهان و آغاز زندگی بخشی از تخیلات مشابهی است، زیرا هیچ اجرام آسمانی نمی تواند به خودی خود بوجود بیاید و زندگی نمی تواند به خودی خود پدید آید. حتی یک مدرک هم برای اینها وجود ندارد که حتی چندین دانشمند ملحد نیز به آن اعتراف کرده اند. من در چندین مقاله خود در مورد این موضوعات نوشته ام و همچنین حاوی نظرات صادقانه دانشمندان ملحد است. کاش همه با دقت بیشتری به این مسائل نگاه می کردند. من خودم قبلاً یک آتئیست بودم که به تئوری های بی خدای خلقت و میلیون ها سال اعتقاد داشتم. اکنون آنها را افسانه، دروغ و افسانه می دانم.
|
Jesus is the way, the truth and the life
Grap to eternal life!
|
Other Google Translate machine translations:
میلیون ها سال / دایناسورها / تکامل
انسان؟ |